عشق پرواز بلندی ست مرا پر بدهید
به من اندیشه ای از عشق فراتر بدهید
من به دنبال دل گمشده ام می گردم
یک بریدن به من از بال کبوتر بدهید
تا درختان جوان راه مرا سد نکنند
برگ سبزی به من از جنس صنوبر بدهید
یادتان باشد اگر کار به تقسیم کشید
باغ جولان مرا بی در و پیکر بدهید
آتش از سینه ی آن سرو جوان بردارید
شعله اش را به درختان تناور بدهید
تا که یک نسل به یک نسل خیانت نکند
به گلو فرصت فریاد ابوذر بدهید
عشق اگر خواست نصیحت به شما؛ گوش کنید
تن برازنده ی او نیست به او سر بدهید
دفتر شعر جنون بار مرا پاره کنید
یا به یک شاعر دیوانه ی دیگر بدهید
محمد سلمانی