سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر دیگر است که به اشعث پسر قیس در تعزیت وى فرمود : ] چون بزرگواران شکیبایى ، و گرنه چون چارپایان فراموش نمایى . [نهج البلاغه]
کبوتر کبوتر است
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 3114
بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
........... درباره خودم ...........
کبوتر کبوتر است
اویس یوحنا

........... لوگوی خودم ...........
کبوتر کبوتر است
............. بایگانی.............
تابستان 1385

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • ایا وقتش نرسیده؟

  • نویسنده : اویس یوحنا:: 85/6/8:: 8:42 صبح

    بسم الله
    دیگر پیر شده بود . و چهل سال بود که راهزنی می کرد و چهل سال بود که حرام می خورد وچهل سال بود که مردم از او می تر سیدند . دخترک را دیده بود . برای     خانواده اش پیغام داده بود تا اماده اش کنند . خانواده در ترس که نتوان ابرو بر باد داد و نه راهزن کهنه کار را رد کرد . ناچار به قبول گشتند . و مرد نیمه شب امد . اما . اما ان شب شب وصل اسمانی بود نه زمینی . و مرد بی خبر از این انتخاب و این گلچینی .شاید وسط ها و شاید اخرین پلکان . صدای خدا امد در حنجره ی مرد همسایه که اورا می طلبید . راهزن چهل ساله را .
    ایا وقت ان نرسیده که دل های مومنان در برابر ذکر خدا و انچه از حق نازل شده  است خاشع گردد؟
    و راهزن همانجا ماند . چه کرد با او این چند کلمه که گردان و قهرمانان نتوانستند بکنند . راهزن خودش را همانجا بر بالای نردبان جای گذاشت و به بالا رفت . جایی که حتی راهزن چهل ساله را هم می خرند .
    و اینک
    ایا این وقت برای ما نرسیده ؟
    الم یأن للذین امنوا ان تخشع قلوبهم لذکرالله
    ایا وقتش نرسیده ؟

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     


      


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ